سابقه تاریخی
نکته ای که گاه حسن و گاه قبح رفتار را موجب شده و در مورد آن مطالب بسیاری منتشر شده است . مردمی که تمدن یونان را در خود جذب و از آن میان موجب انتقال علوم شرقی به غرب شدند . و همان مردم بهنگام رویارویی با غرب در چند قرن بعد ، در آن جذب و فرهنگ غربی را به درون جامعه کشیدند . و بعد دوباره درصدد بیرون کردنش برآمدند و در این جدال همچنان در حال برافراشتن و برانداختن خانه های شنی هستند که هر 30-40 سال می سازند و خراب می کنند و هر از چندی به سمتی می روند و دوباره از سوی مقابل بازمی گردند و موفق نمی شوند بجای جدال سنت و مدرنیته ، ترکیبی مناسب از آندو را فراهم کنند و هم ارزش های سنتی مفید را حفظ کنند و هم از مزایای مدرنیسم معقولانه بهره گیزند .
مردمی که با نگاه به دست یکدیگر تصمیم می گیرند و بشدت از تصمیم گیری مستقل می ترسند و همین ترس موجب می شود هیچگاه به عقل خود اعتماد نکنند و اعتماد بنفس جمعی شان را هم در ÷ی خرد جمعی شان از دست بدهند .
دردناک ترین بخش واقعه آن جاست که همان زمان که ما صرف برپا کردن و فروریختن جامعه شنی مان می کنیم ، ملت های دیگر کاخ های محکم شان را محکم تر و هر باز بلند تر می کنند و زمان هم برای هیچکس توقف نمی کند . زمان برای ما نمی ایستد . این ماییم که در نقاط پیشین ایستاده ایم و به حسرت به پیشروی دیگران می نگریم . زمان شاهد تکرار مکررات است . هم اینجا و هم در همه جاهای دیگر . نه با کسی دوستی خاصی دارد و نه دشمن قومی خاص است . کار او ثبت اشتباهات و تجربه های ماست برای آیندگان .