گسترش شخصیت
ما در طول عمرمان با افزایش دارایی های مادی تصور می کنیم که بر ارزشمندی خودمان می افزاییم ، لیکن در نهایت مالک تعدادی اموال ، مدارک و نشان ها و برچسب های فانی می شویم که با اندک تحولی در شرایط بیرونی ، ارزش آنها کم و زیاد می شود و یا حتی برباد می رود .
آنچه موجب گسترش شخصیت و خروج آن از محدوده مادیات شده ، آدمیت را در وجود انسان پرورش و افزایش می دهد ، مطلقا جنبه بیرونی و مادی ندارد و به هیچ وجه در ترازوی اموال و مدرک ها نمی گنجد .
علت عدم رضایت و ناخشنودی اکثر مردم در زندگی آنست که خود را در کسب عوامل مادی ناتوان دیده در قیاس با دارندگان آن ها ، به خودشان نمره منفی می دهند ، ولیکن اگر عمرگرانمایه را صرف چنین مقایسه های بی ارزشی نکنند و در پی ارزشیابی ملاک های انسانی در وجود خود برآمده و همت خود را مصروف ارتقاء جان آدمیت و کمال روح خود می کردند ، نه تنها آزادتر و شادتر ، بلکه با احساس برخورداری و اررشمندی بالاتری به زندگی ادامه می دادند .
اندرآ ای اصل اصل شادمانی ، شادباش اندرآ ای آب آب زندگانی ، شادباش
گرت بیند زندگانی ، تا ابد باقی شود ورت بیند مرده ، هم داند که جانی ، شادباش
همچنین تو دم به دم آن جام باقی می رسان تا شویم از دست و آن باقی تودانی ، شادباش
برنشانه ی خاک ما اینک نشان زخم تو ای نشانه ، شادزی و ای نشانی ، شادباش
فریده فاریابی